دانلود مقاله ترجمه شده تغییر فرآیند تجارت: یک مطالعه درباره روش شناخت، تکنیک ها و ابزارها

رشد خدمات مشاوره مهندسی دوباره فرآیند تجارت (BPR) به ازدیاد روش های انجام BPR انجامیده است. تغییر مسیر از تبلیغات پر زرق و برق فروش و شناسایی مجموعه ای از تکنیک ها و ابزاری که بهتر بتواند نیازهای خاص هر پروژه را برآورده نماید، می تواند کار وحشتناکی باشد. این مقاله درباره روش ها، تکنیک ها و ابزار BPR  (MTTs) تحقیق می کند و آنها را درون یک چارچوب مرجع تجربی قرار می دهد. یک تصویر جامع از BPR به وجود می آید و شامل MTT هایی می شود که به استراتژی مهندسی دوباره ، افراد، ساختار مدیریت و ابعاد فناوری پروسه های تجاری کمک می کند. یک رویکرد برنامه ریزی BPR برای سفارشی سازی این چارچوب بر اساس مشخصات منحصربفرد پروژه ارائه می شود تا به انتخاب آن دسته از تکنیک ها و فعالیت های پروژه BPR که باید مورد تاکید قرار گیرند، کمک شود. این چارچوب انعطاف پذیر و بررسی جامع ابزارها و تکنیک های رایج BPR، یک پایگاه دانش را برای بهبود اعمال تغییر در فرآیند تجارت شکل می دهد و اساسی را برای تحقیقات آینده BPR فراهم می آورد.

در طی دهه گذشته، شرکت ها با تغیر بی سابقه یا روبه رو بوده اند: جهانی سازی، آرایش سیاسی جدید و پیشرفت سریع فناوری اطلاعات. در مقابل این پشت صحنه، مفهوم مهندسی دوباره فرآیند تجاری (BPR) به سرعت اذهان رهبران سازمان ها را فرا گرفت. داستان موفقیت زودهنگام،مجریان IS را به ایفای نقش در پروژه های BPR کشاند. به همراه تقاضای پیوسته دگرگونی سازمانی، سیل مشاوران BPR و تکثیر روش شناخت ها، تکنیک ها و ابزارها (MTTs)  برای هدایت پروژه های تغییر فرآیند تجاری وجود داشته است. همراه با این هجمه، برنامه ریزان پروژه BPR اغلب گیج شدند تا جایی که روش ها بیشتر برای پروژه های موجود مناسب هستند. علاوه بر این سردرگمی، نبود یک توافق عامه بر سر آنچه دقیقا یک پروژه پیش نمونه BPR را می سازد.

مشاوران اولیه، اصول BPR را که نیازمند تغییر شدید بودند را تعیین کردند. مثلا همر (1990) از فرآیند "پاکسازی" فرآیند به شدت طرفداری می کند. مفاهیم راهنمای او نیازمند رهبری بالا- پایین قوی، ارتقای فناوری اطلاعات، پردازش موازی و تقویت کارمندان است. در طول زمان، "مطلق بودن" این اصول BPR بعنوان "افسانه" کنار گذاشته شدند و مسیرهای جایگزینی برای تغییر فرآیند تجاری پیشنهاد شدند. مثلا استادارد و جارونپا (1995) دریافتند که وضعیت تمیز همر مانند BPR  معمولا عملی نمی شود. آنها نشان می دهند که پروژه های BPR همواره در تلاش برای یک تغییر انقلابی (شدید) هستند ولی به دلیل محدودیت های سیاسی، سازمانی و منابع، اجرای تکاملی (تدریجی) را پیش می گیرند. به جای دنبال کردن اصول جهانی، ملاحظه شد که مشاوران معمولا کارهای BPR خود را مناسب می بینند تا شرایط موقعیتی خاص بوجود آمده توسط مشتریانشان را برآورده نمایند. تحقیقات نیز نشان می دهد که تیم های خانگی BPR اغلب روش های مدیریت کیفیت کل (TQM) موجود خود را اصلاح می کنند تا با تغییر فرآیند تجاری بیش فعال تری سازگار شوند.  تقریبا با یک دهه از کار BPR، این عرصه به تحول ادامه می دهد و تاکید آن بیشتر بر ارتباط استراتژیک، پروژه های کوچکتر، روش های با سیکل سریع و مشارکت "پایین-بالا" است. در حالی که این تحول، ابزار و تکنیک های جدیدی را به انبار BPR می افزاید، ولی تا اینجا یک برنامه ریز پروژه BPR با یک روش کلی را به دست نداده است. به جای یک "تصحیح سریع"، BPR بیشتر شکلی از تغییر سازمانی شناخته می شود که با دگرگونی استراتژیک زیرسیستم های سازمانی بهم مرتبط مشخص می شوند و میزان تاثیر مختلفی دارند. سهم منحصربفرد BPR نسبت به رویکردهای تغییر سازمانی در گذشته، تمرکز اصلی آن بر فرآیند تجاری است. یک فرآیند، یک شکل سازمانی افقی یا جانبی است که بهم وابستگی وظایف، نقش ها، افراد، دپارتمان ها و وظایف لازم برای ارائه یک محصول یا خدمات به مشتری را در بر می گیرد. همانطور که در شکل 1 پیداست، تغییر فرآیند به صورت استراتژی ساخته شده بر اساس یک ارزیابی از عوامل رقابتی شدن تصویر می شود. پروژه های BPR معمولا شامل تلاشی برای تبدیل زیرسیستم های سازمانی مدیریت (سبک، ارزش ها، معیارها)، افراد (شغل ها، مهارت ها، فرهنگ)، فناوری اطلاعات و ساختارهای سازمانی می شود که این هم خود مکانیزم های تیمی و هماهنگ سازی را شامل می شود. تغییر این زیر سیستم ها از طریق لنزهای تحلیلی فرآیند تجاری (زیرساختاری، چند عملکردی، بین سازمانی) دیده می شوند. هدف از تغییر فرآیند، بهبود محصولات و خدمات فرآیند ارزیابی شده بر حسب هزینه، کیفیت، رضایت مشتری یا ارزش سهامدار است.

این چشم انداز تغییر سازمانی تشخیص می دهد که BPR یک مفهوم یکپارچه نیست بلکه یک پیوستار از رویکردها برای تغییر فرآیند است. با اینکه مشترکاتی در نحوه مهندسی دوباره شرکت ها وجود دارد، پروژه های BPR میزان تغییر برنامه ریزی متفاوتی دارند. مشخصات متغیر پروژه نیازمند تغییر گزینه های روش شناختی و تاکید بر تکنیک های مختلف است. برای کمک به برنامه ریزان پروژه BPR، هدف اصلی این مقاله، استخراج تجربی یک چارچوب برنامه ریزی BPR است که مراحل و فعالیت یک الگوی اولیه پروژه BPR را ترسیم کند. این چارچوب یک نقطه مقایسه را به دست می دهد که رویکردهای احتمالی پروژه را می توان بر اساس آن طرح ریزی نمود. سپس ابزارها و تکنیک های BPR رایج به این چارچوب نگاشت می شوند. بعد مشخصات پروژه ای که بر پیکربندی های فرعی این چارچوب پروژه BPR تاثیر می گذارد، شناسایی می شوند. این بحث با رهنمودهایی برای انتخاب تکنیک های مناسب همراه می شود. در نهایت مفاهیمی برای عمل، تحصیلات و تحقیقات استنباط می شوند....